Search This Blog

Wednesday 21 September 2016

مراقبان و پرستاران در خانواده

 برای کسانی که مراقبت از بیماری (که به مراقبت دائم نیازمند است) در خانواده را برعهده دارند

با اینکه در عصری زندگی می کنیم که خیلی از بیماری ها قابل پیشگیری و یا درمانند، بیماری هایی هم هستند که هنوز راه درمانی برای آنها پیدا نشده یا به دلایل مختلف (چون افزایش طول عمر متوسط، تغییرات رژیم غذایی، تماس با آلاینده ها و عدم تحرک فیزیکی) شیوع آنها بیشتر هم شده است.

از آنجا که بیماری هایی که معمولا با سنین بالا مرتبط هستند در شرف افزایش می باشند، خیلی ها به نگهداری از افراد سالمند خانواده و یا بیمارانی که نیاز به مراقبت دائم دارند مشغول می باشند. نگهداری از بیماری که بطور همیشگی نیاز به مراقبت دارد کار آسانی نیست و می تواند از نظر فیزیکی و روحی برای شخصی که وظیفه پرستاری و مراقبت از آنها را برعهده دارد چالش آفرین باشد. بخصوص برای کسانی که در جوامع شرقی زندگی می کنند. اگرچه سبک زندگی افراد در جوامع شرقی نیز با نوع سنتی آن تفاوت های بسیار پیدا کرده ولی هنوز به برخی از وابستگی ها و وظایف به گونه ای متفاوت با جوامع غربی نگاه می شود.

اگر بخواهم بدون در نظر گرفتن مکان زندگی و بطور کلی اظهار نظر کنم باید بگویم که اگرچه مراقبت از افراد خانواده که به کمک دیگران برای گذران زندگی روزمره خود نیازمندند می تواند لذت بخش باشد و عشق و حس وظیفه شناسی را ارضا کرده و حس خوبی به مراقب القا کند، اما توجه به روی دیگر سکه هم مهم است. شخصی که وظیفه نگهداری از بیماری در خانواده را برعهده دارد ممکن است خود در معرض افسردگی، فشار روحی و استرس قرار بگیرد.

چندی پیش با دوستی ملاقاتی داشتم که وظیفه نگهداری از همسر بیمار خود را برعهده دارد. صحبت با این عزیز مرا برانگیخت تا برای مطلب این ماه سلامت و بهداشت به این مهم بپردازم.

اگرچه موقعیت هر بیمار و هر شخصی که مراقبت از بیماری را برعهده دارد مختص به خود است و احتمالا با شرایط دیگری فرق دارد ولی نکاتی هست که می توان با توجه و پرداختن به آنها نگهداری از عضو خانواده که نیاز به مراقبت دائم دارد را آسانتر کرد.

در ابتدا باید اشاره کرد که شخص مراقب نباید از خود توقع خیلی زیاد داشته باشد.  مراقب مسلما توانایی رسیدگی به همه امور بیمار را نخواهد داشت. به همین دلیل تهیه لیستی برای نیازهای روزانه بیمار و پرداختن به اولویت ها مهم است. گاهی لازم است که به اموری که مهمترند پرداخت و نباید خیلی به عدم ناتوانی خود در انجام کارهایی که در اولویت پایین تری قرار دارند خرده گرفت.

بطور کلی و بسته به نوع بیماری و توانایی بیمار کارهایی است که خود بیمار با کمک و حمایت ممکن است قادر به انجام آن باشد. پرداختن به آنچه بیمار قادر به انجام آنهاست و کمک و حمایت برای انجام آن کارها بهتر است تا تمرکز برآنچه بیمار قادر به انجام آن نیست. البته این بی ارتباط به اولویت کارها هم نیست و بدان معنی نیست که مثلا اگر بیمار قادر به غذا خوردن نیست به آن نپردازیم. ولی مثلا اگر بیمار با کمک فرد قادر به بلند شدن از تخت و راه رفتن چند قدم می باشد وقت و انرژی روی این برنامه گذاشتن بهتر است از مثلا تکرار اسامی افراد فامیل که بیمار به هیج وجه آنها را نمی تواند به خاطر بیاورد.

 آگاه بودن به وضعیت بیمار خیلی مهم است و اکثرا مراقب ها به این امر واقفند ولی در خیلی از مواقع شخص مراقب فراموش می کند که رسیدگی به حال روحی خود نیز مهم است. آگاهی به حالاتی چون عصبانیت و احساس گناه در خود بسیار مهم است. شخص مراقب ممکن است که از دست بیمار و خواسته ها و نیاز دائم وی خسته و عصبانی شود این کاملا طبیعی است. احساس گناه کردن برای داشتن چنین حالتی نیز طبیعی است. مهم است که در این مواقع با دوست، دیگر اقوام یا حتی پزشک صحبت کنید. البته ممکن است که مراقب از اینکه بجای رسیدگی به بیمار به خود پرداخته در این مورد هم احساس گناه کند.

گاهی (بخصوص در بین افراد جامعه شرقی که بیشتر درگیر وظایفی که فرهنگ، دین، سنت و جامعه برای آنها مشخص کرده هستند) ممکن است که فرد مراقب احساس کند که از روی وظیفه و نه عشق به مراقبت از بیمار می پردازد یا آنقدر که باید و شاید برای مراقبت از بیمار از خود مایه نگذاشته یا یه عبارتی برای بیماری که تحت مراقبت اوست کم گذاشته. خود این مورد ممکن است باعث ایجاد حس گناه در فرد شود.

نکته مهم این است که پرداختن به احساسات درون مهم است چراکه اجازه نمی دهید در دراز مدت باعث بروز بیماری در مراقب شود. همان طور که قبلا گفته شد در مورد اینگونه احساسات منفی صحبت با دوستان، فامیل، دیگر مراقبان یا دکتر مفید است. بخصوص چنانچه انجام ظایف مراقبت و نگهداری بیمار افسرده اتان کرده مشورت با دکتر الزامی است.

در خاتمه باید گفت که کاری که در پیش گرفته اید آسان نیست ولی مهم است که بدانید که تنها بودنتان در کنار بیمار خود کمک بزرگی است به او اگرچه به نظر چنان نیاید یا بیمار قادر به زبان آوردن این موضوع نباشد. خود را با دیگران که ممکن است در شرایطی مشابه باشند مقایسه نکنید. شرایط هر شخص با دیگری فرق می کند و شما از جزئیات زندگی آنها بی خبرید. تمرکز روی جنبه های مثبت حضورتان  و آنچه قادر به انجام آن هستید مهم تر است از آنچه قادر به انجام آن نیستید.

رسیدگی به خود را فراموش نکنید. تغدیه سالم، ورزش و پرداختن زمانی به سرگرمی هایی که به آنها علاقه دارید کمک می کند. چنانچه برایتان میسر است به خود فرصت دور بودن از بیمار به عنوان زنگ تفریح کوتاهی را بدهید. مثلا برای ساعتی وظیفه خود را به فرد قابل اعتماد دیگری در بین فامیل بسپارید تا فرصتی هرچند کوتاه مثلا برای صرف استکانی چای یا فنجانی قهوه دور از محیط معمول را به شما بدهد.

دست مریزاد و خدا قوت

©All rights reserved
دکتر شهیره شریف (PhD, MSC)
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
Disclaimer: the main purpose of this blog is to assemble my notes for my Continuing Professional Development (CPD). The topic discussed here should not be referred to as the only source of information. If there is anything with respect to this article that concerns you, please contact your doctor or pharmacist
 مطالب مندرج در این وبلاگ صرفا برای اطلاع رسانی و افزایش آگاهی در رابطه با سلامت و بهداشت می باشد و الزاما مرجع کاملی در رابطه با موضوع مورد بحث نمی باشد. برای اطلاعات بیشتر جهت درمان، قطع یا تغییر نوع درمان با پزشک معالج یا داروساز خود مشورت نمایید
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ 

No comments:

Post a Comment